باید توجه داشت که تعداد ساعات واقعی که به امر آموزش اختصاص داده می شود ممکن است با آنچه که بر روی کاغذ میآید متفاوت باشد. کشورهای زیادی وجود دارد که در آن ها سال تحصیلی رسماً ۲۴۰ روز است ولی در عمل دانش آموزان ۳۰ روز از سال تحصیلی را به دلیل تعطیلات عمومی دیدار شخصیت ها و غیبت معلمین ناشی از بیماری، فوت و ازدواج خانواده، شرکت در کلاس های ضمن خدمت و غیره آزاد هستند. بنابرین تعداد روزهای واقعی تحصیل به مراتب کمتر خواهد بود. حضور معلم در مدرسه مسئله ای است که نیاز به توجه ویژه دارد. در برخی از کشورها اقداماتی باید صورت گیرد (برای نمونه، دخالت دادن انجمن محلی یا والدین در مدیریت مدرسه) تا معلمان برای تدریس در مدارس حضور پیدا کنند.
در خصوص مدت زمانی که باید به آموزش هر ماده درسی اختصاص یابد و اینکه چند ساعت در هفته و برای مدت چند سال یک ماده درسی باید آموزش داده شود، مطالعات زیادی مورد نیاز است.(همان)
(کارول،۱۹۷۵) پیشنهاد کرد برای اینکه یک دانش آموز به خواندن درک مطلب زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی تسلط یابد، به طور متوسط به شش سال مطالعه مداوم (با چهار یا پنج جلسه هفتگی) برای ۴۰ هفته در سال نیاز دارد که دانش آموزان از انگیزه خیلی بالا برخوردار باشند و شرایط تدریس نیز بسیار خوب باشد این مدت را می توان حداکثر به ۴ سال تقلیل داد.
مدت زمان آموزش را می توان از جنبه دیگری هم مورد مطالعه قرار داد و آن مدت زمانی است که عملاً در کلاس درس به امر یادگیری و تدریس اختصاص مییابد و مدت زمانی که دانش آموزان عملاً برای یادگیری در کلاس صرف میکنند (در مقابل خیال پردازی و غیره) بسیاری از مطالعات انجام شده در این زمینه نشان میدهند که هر چه این مدت زمان بیشتر باشد با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل، میزان یادگیری دانش آموزان بیشتر است.
بالأخره، تکالیف درسی از اهمّیّت زیادی برخوردار دارند. دانش آموزانی که تکالیف درسی بیشتری انجام میدهند، در مقایسه با بقیه موفق ترند هر چند که آن تکالیف مورد ارزشیابی و نمره گذاری قرار نگیرند. اگر به تکالیف درسی نمره داده شود و معلم ویژگی های هر دانش آموز را مورد توجه قرار دهد و به او کمک کند تا نقاط ضعف خود و راه اصلاح آن ها را بشناسد، میزان یادگیری به مراتب افزایش مییابد. بدیهی است اگر معلمین از انگیزه کافی برای کار کردن برخوردار نباشند یا به فعالیت های دیگر در ساعات بیکاری مشغول شوند، احتمال اینکه تکالیف درسی دانش آموزان مورد نمره گذاری قرار گیرد کم خواهد بود.(همان)
-
- ۱- Communication and it’s conceptual framework ↑
-
- ۲- Barnard ↑
-
- ۳- Benus and Nancen ↑
-
- ۱- Korieck ↑
-
- ۱- Smith. M ↑
-
- ۱- Weightman ↑
-
- ۲- Importance and objectives of communication ↑
-
- ۳- Content and Process ↑
-
- ۱- Stoner and Wankel ↑
-
- ۲- Drakkar,Peter ↑
-
- ۳- Chandan ↑
-
- ۱- Process and kinds of communication ↑
-
- ۱- Source ↑
-
- ۲- Encoding ↑
-
- ۳- Transmission ↑
-
- ۴- Decoding ↑
-
- ۵- Reciever ↑
-
- ۶- Feedback ↑
-
- ۷- Noise ↑
-
- ۱- Traits of communication ↑
-
- ۱- Management’s Communication skills ↑
-
- ۲- Hellriegel and Slocum ↑
-
- ۳- Griffin ↑
-
- ۱- verbal Skill ↑
-
- ۱- Miller ↑
-
- ۲- Feedback Skill ↑
-
- ۳- Schermerhorn ↑
-
- ۱- Vicent and Waldron ↑
-
- ۲- Teryesi ↑
-
- ۳- Dousin ↑
-
- ۴- Robinson ↑
-
- ۵- Effective Listening Skill ↑
-
- ۱- Quality of Worklife ↑
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 03:46:00 ب.ظ ]
|