-
-
- بستر حاکم: طراحی چارچوب مفهومی مدیریت دانش: به شرایط خاصی که بر کنشها و تعاملات تأثیر میگذارند بستر گفته میشود. این شرایط را مجموعهای از مفاهیم و طبقهها یا متغیرهای زمینهای را تشکیل میدهند و در مدل معرفی شده عبارتاند از: طراحی مجدد فرایندهای زنجیره، ایجاد فرایندهای مدیریت دانش در طول زنجیره و شفافیت نتایج ناشی از چارچوب برای کارکنان. ایجاد فرهنگ آموزش و یادگیری در طول زنجیره خدمات، توجه ویژه به کارکنان دارای مهارت و تجربه، توجه خاص به کارکنان ارائه کننده تجربه، شفافسازی برنامه آموزشی، شفافسازی برنامه انتشار دانش، شفافسازی برنامه خلق و توسعه دانش، شفافسازی برنامه نشر و انتقال دانش، شفافسازی ضوابط یادگیری و آموزشهای سازمانی، تبیین وظایف و مسئولیتها، سهولت تعامل کارکنان با مدیران بخشهای مختلف زنجیره، ایجاد انعطافپذیری در زنجیره تأمین خدمات.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
شرایط مداخلهگر: شرایط عامی هستند که مجموعهای از متغیرهای میانجی و واسط را تشکیل میدهند و راهبردها هم از آنها متأثر میشوند. دارای زیرمجموعههای ذیل میباشند: طراحی مجدد فرآیندهای سازمانی در طول زنجیره، پشتیبانی و حمایت مدیران سازمان از فرایندهای مدیریت دانش در طول زنجیره، ساختاردهی به دانش فردی و سازمانی، ساختاردهی دانش در زنجیره و ارتقاء نظام ارزشیابی. شفافسازی فرآیندهای سازمانی مرتبط با زنجیره تأمین خدمات، بازنگری فرآیندهای سازمانی درگیر در زنجیره خدمات، نقش مدیران سازمان در برنامهریزی و ارائه فضای باز دوستانه در سازمان، در اختیار قرار دادن زمان مناسب به کارکنان توسط مدیران، تبدیل انواع دانش فردی و سازمانی در طول زنجیره به یکدیگر، توجه به کارکنان در استفاده از ابزار کسب مهارت و تجربه.
پیامد (ها): برخی از طبقهها بیانگر نتایج و پیامدهایی هستند که در اثر اتخاذ راهبردها به وجود میآیند. در پژوهش حاضر، طراحی و ارائه مدل مدیریت دانش در زنجیره خدمات، توسعه مستندسازی و ثبت دانش توسط همه کارکنان سازمان، سهولت ارائه خدمات به شهروندان، صرفهجوئی در هزینه و منابع کشور، پیشرفت کشور، توسعه و آبادانی کشور. توجه کارکنان به محیط داخلی و خارجی سازمان و مستندسازی و ثبت دانش توسط آنها و هم چنین سهولت ارائه خدمات به شهروندان، صرفهجوئی در هزینهها و منابع کشور نتیجه کنشها و تعاملات ایجاد شده و تأثیرپذیر از طبقه محوری، بستر حاکم و شرایط مداخلهگر میباشد که عوامل متعددی را شامل میشود ازجمله: قدرت مدیریت کارکنان سازمان در طول زنجیره، توانایی تحلیل مسائل توسط کارکنان دانشی سازمان، ارزیابی دانش در طول زنجیره تأمین خدمات، ارزیابی و بررسی سازمانهای رقیب در زمینه دانش، مستندسازی دانش فردی و سازمانی، اهمیت ثبت دانش در حافظه سازمانی، مستندسازی موارد بحرانی و راهکارهای مقابله با آنها.
۴-۴-۴- یادداشتها
در این بخش نمونههایی از یادداشتها و یادآورهای محقق که در طول روند پژوهش در نرمافزار MAXQDA ثبت گردیده است آورده شده است. بخش اعظم یادداشتهای محقق به صورت نوشتارهای کاغذی تدوین گردیده است که این موارد به صورت مستقیم در پژوهش جاری منعکس نگردیده است و تنها از نتایج آنها بهرهبرداری شده است.
یادداشت ۱:
“از نظر محقق مهمترین مسئله در راستای موضوع پژوهشی جاری در سازمان ثبت احوال ایجاد فرهنگسازمانی در حوزه مدیریت دانش و سرمایه فکری است در اصل باید ابتدا کلیه کارکنان در سطوح مختلف سازمان ثبتاحوال با مفاهیم و مزایای مدیریت دانش آشنا شده تا پس از آشنایی بتوانیم، فرهنگسازی لازم را در راستای پیشبرد اهداف کلان سازمان که بهبود بهرهوری سازمانی است را تحقق بخشیم، پس از ایجاد فرهنگ مناسب بسترسازی لازم جهت اتخاذ خطمشی و استراتژی مدیریت دانش در سازمان فراهم میگردد، پس از تدوین استراتژیهای مدیریت دانش در زنجیره تأمین خدمات تجارت الکترونیکی G2C و با توجه به بسترسازی مناسب میزان پذیرش توسط زنجیره به مراتب بالا رفته و امکان موفقیت طرح بیشتر میشود.”
یادداشت ۲:
محقق براساس مدلهای مدیریت دانش به دنبال اشتراکات هریک از مدلها با کدگذاریهای استخراج شده از مصاحبه مشارکتکننده میپردازد در این میان سعی بر این است که نقاط قوت و ضعف، چالشها و فرصتهای سازمان با مدلهای مدیریت دانش مقایسه گردیده و بهترین راهکارها از محتوای مدلها استخراج گردد، با این مقدمه به سراغ نمونهای دیگر از یا داشتهای محقق میرویم.
“مطابق با کدگذاری مستخرج از مصاحبه به نظر محقق مراحل بسط، تسهیم دانش و فرهنگسازی از مدل APQC و هم چنین تبادل در سطح عمومی از همین مدل مبنای توسعه نظری محقق قرار گرفت، در همین راستا مجموعه مراحل نرو انتقال دانش از مدلهای مختلف به عنوان یکی از ارکان مدل مشخص گردید، فلذا محقق تلاش و همت خود را بر فرهنگسازی مدیریت دانش که موجب تسهیل در امر نشر و انتقال دانش میگردد متمرکز گردانید. افزون بر مطالب مذکور محقق به بررسی مجموعه ابزارها و فناوریهای موجود سازمان در حوزه نشر و انتقال دانش پرداخت تا ارزیابی دقیقی از میزان بهرهوری این مجموعه نیز در روند پژوهش داشته باشد. “
یادداشت ۱۴:
“محقق در راستای تحقق موضوع مورد بحث تعریف ساختار سازمانی متناسب با علم مدیریت دانش را مهم و درخور توجه معرفی می کند، او معتقد است تا زمانی که خطمشی سازمان در راستای تحقق این هدف تدوین نگردد، سازمان به این مهم دست نخواهد یافت به همین دلیل محقق با استناد به مدل ODel وفق دادن دانش و تبدیل کردن آن به موارد کاربردی در سازمان را امری حیاتی معرفی می کند، ODel هم چنین به شناسایی، و سازمان دادن دانش متناسب با خطمشی و استراتژی تأکید میورزد.”
یادداشت ۲۹:
“محقق معتقد است جهت یافتن الگوی مناسب مدیریت دانش در حوزه تجارت الکترونیکی سازمان باید استراتژی مناسب جهت آموزش کارکنان را تبیین نماید، برنامههای آموزشی تخصصی و عمومی در حوزههای کاربردی سازمان میتواند یکی از عوامل موفقیت این الگو بهحساب آید، تأکید بر ثبت و ضبط دانش میتواند در تسریع روند یادگیری کارکنان بسیار مؤثر واقع گردد، دسترسی آسان کارکنان به مخازن اطلاعاتی جهت بررسی آموختهها و درس آموختههای پیشینیان در راستای افزایش بهرهوری دانشی کارکنان بسیار مفید و مثمر ثمر خواهد بود، ارتباط ین بخش با مدل Keep&Daly که بیانگر مهار نمودن دانش و چارچوببندی آن مطابق موازین سازمان و انتشار آن در سطوح مختلف سازمان است دلیل بر اهمیت این نکته اساسی دارد.”
یادداشت ۳۶:
“مطابق با نظر محقق و بر اساس گفتههای مشارکتکننده سازمان باید بتواند از دانش و فناوری خود درآمدزایی لازم را کسب نماید، به همین دلیل لازم دانش افراد سازمان همسان یا یکنواخت گردد تا امکان ارائه خدمات استاندارد به اربابرجوع فراهم شده و سازمان بتواند از خدمات فعلی و نوین خود در حوزههای تخصصی مختلف و در چارچوب تجارت الکترونیکی درآمدزایی لازم را داشته باشد، این امر نیازمند یکسری فعالیتهای مهم و ضروری ازجمله برگزاری نشستهای تخصصی در سازمان، تبیین فرایندهای معین جهت انتقال تجارب در سازمان، برگزاری آموزشهای دورهای برای کلیه کارمندان در تمامی سطوح میباشد این امر علاوه بر مزیت گفته شده باعث ماندگاری و پایبندی کارکنان به سازمان خواهد شد چراکه خود را مدیون سازمان میدانند.”
یادداشت ۴۸:
“بنابر نظر محقق ایده پردازی در حوزههای مختلف خدماتی میتواند باعث ایجاد مزیت رقابتی و ارائه خدمات بهینه به مصرفکنندگان گردد، محقق اینگونه بیان میدارد سازمان باید زمینه مناسب جهت مشارکت افراد در فعالیتهای مدیریت دانشی را فراهم سازد از نمونههای این زمینهسازی میتوان به بستر مناسب برای مستندسازی نقاط قوت و ضعف سازمان، تبیین شکافهای موجود در خدمات ارائه شده و هم چنین فرایندهای مدیریت دانش توسط کارکنان، ایجاد جو صراحت بیان جهت ابراز نظرات در سازمان و هم چنین کنترل و پایش کلیه روندها در سازمان اشاره نمود، محقق با بررسی مدلهای مدیریت دانش از مدل Probst&Raub&Romhard برای برطرف نمودن چالشهای این قسمت استفاده نمود در این مدل تأکید اولیه بر هدفهای دانشی سازمان بوده سپس توسعه و گسترش دانش توسط کلیه کارکنان صورت میپذیرد، در این مدل پس از بهکارگیری و ذخیره دانش ارزیابی دانش و بازخور آن توسط کارکنان و اربابرجوع صورت گرفته در اصلاحات لازم اعمال گردد.”
یادداشت ۵۳:
“محقق تعیین سنجههای مدیریت دانش را از عوامل اساسی و بنیادین در پیشبرد اهداف تحقیق جاری ذکر نمود، ایشان اضافه نمود بدون سنجش، پایش و کنترل رویهها و اخذ بازخور از کارکنان و مصرفکنندگان از گامهای مهم در تحقق اهداف پژوهش جاری میباشد، این سنجش و پایش باید بر اساس اولویتبندی نیازهای اربابرجوع صورت پذیرد، اولویتبندی و سنجش رویهها باعث کاهش زمان حل مشکلات در طی فرایند مدیریت دانش در زنجیره تأمین خدمات خواهد شد به همین دلیل مسیر دقیق فعالیتهای مدیریت دانش باید در سازمان تدوین گردد تا اختلالی در رویههای پیش نیاید، Promote در مدل خود هدفگذاری و مشخص نمودن در ابتدای فعالیتهای مدیریت دنش و ارزیابی در انتهای فعالیتها را امری مهم معرفی می کند. “
یادداشت ۶۰:
“به اعتقاد محقق و بر اساس نظر خبرگان سازمان، مدیریت دانش باید از مسئولیتهای مستقیم مدیرکل سازمان بوده و با پشتیبانی کلیه کارمندان در طول زنجیره خدمات صورت پذیرد این امر سبب یکپارچگی و انسجام در رویههای مدیریت دانش سازمان میگردد، از نتایج این رویکرد جلوگیری از پژوهشهای موازی و بهتبع آن جلوگیری از صرف هزینه و زمان اضافی برای سازمان خواهد شد. تائید و پشتیبانی مدیرکل از فرایندهای مذکور موجب دلگرمی کارکنان در همه بخشهای سازمانی شده و از ترک خدمت کارکنان با تجربه به دلیل عدم رضایت شغلی جلوگیری به عمل میآورد.”
یادداشت ۷۱:
“دشواری در کسب دانش در سازمان باعث شده روند تحقق اهداف دولت الکترونیکی با چالشهایی روبرو شود، به دیدگاه محقق تشکیل انجمنهای تخصصی و انجام فعالیتهای کارکنان در قالب انجمنها و هم چنین الگوبرداری در ارائه خدمات موفق حوزه تجارت الکترونیکی دولت به شهروندان از سایر دول میتواند سازمان را در راستای این مهم تقویت نماید، برای دسترسی به این هدف باید مدیران، معاونان و ذینفعان نسبت به هزینههای فعالیتهای مدیریت دانش دیدگاه سرمایهای کسب نمایند این امر باعث تسهیل در استاندارسازی رویههای مدیریت دانش و ایجاد فضای رقابتی در آموزش و یادگیری در سازمان میگردد. Bukowitz&Williams یادگیری را امری ضروری در ساختار مدیریت دانش معرفی مینمایند که محقق از این مطلب در جهت تقویت هرچه بیشتر آموزش و یادگیری در سازمان تأکید نماید.”
یادداشت ۸۴:
“محقق بیان میدارد ارزشگذاری دانش پنهان و نشر آن در سراسر سازمان به رویههای مدیریت دانش کمک بسزایی می کند، سازمان باید توانائی استخراج دانش ضمنی و تجارب کارکنان باتجربه و انتقال آنها به افراد تازهکار را داشته باشد. سازمان در طول زنجیره تأمین خدمات باید از رویههای رسمی منتورینگ از جمله کارورزی جهت بالا بردن سطح علمی و عملی استفاده گردد. قابلیت انعطاف کارکنان توسط آموزشی تخصصی افزایش یافته تا بتوانند در شرایط بحرانی با مسائل برخورد مناسب داشته باشند، برگزاری جلسات مشترک بین کارکنان صف و ستاد در بهبود این بخش بسیار مؤثر خواهد بود.”
یادداشت ۹۷:
“محقق پس از مصاحبههای فراوان با خبرگان سازمان، تدوین و ایجاد نقشههای دانش را به عنوان راهکاری مهم در تحقق اهداف جاری توصیف نمود، نقشههای دانش مسیر راه را به روشنی معین نموده و هیچ نقطه ابهامی برای هیچیک از کارکنان در سطوح مختلف باقی نخواهد ماند. علاوه بر این سازمان باید تفویض اختیار لازم را به جهت خلق ایدههای جدید و کاربردی در توسعه خدمات نوین به کارکنان دانشی اعطا نماید تا بهرهوری سازمان از این طریق نیز افزایش یابد. لازم به ذکر است پایه و اساس تحقق کلیه استراتژیها و خطمشیها داشتن سیستم اطلاعاتی یکپارچه و هوشمند جهت ثبت و ضبط و نشر دانش فردی و سازمانی میباشد.”
۴-۴-۵- یادآورها و دیاگرامها
محقق طی مدتزمان، انجام تحقیق از امکانات نرمافزار MAXQDA جهت انسجام هرچه بیشتر پژوهش بهره برده است. دو مورد از مهمترین امکانات این نرمافزار تحلیلی، یادآور و دیاگرام میباشد، که باعث میگردد محقق نکات ضروری، که قرار است در زمانی معین مشخص نماید تعریف نموده و توضیحات مکفی را در آن لحاظ نماید، تا در زمان مناسب توسط نرمافزار به وی اطلاع داده شود. در تحقیقات مبتنی بر گراندد تئوری استفاده از یادآور به دلیل طولانی شدن مدت پژوهش امری ضروری و اجتنابناپذیر است، در صورتی که محقق از این امکان در طول روند پژوهش استفاده نمینمود مطمئناً شکافهای بیشتری نسبت به نتایج فعلی در پژوهش جاری نمایان میگردید. اما استفاده از دیاگرامها باعث سادگی نمایش در ارتباطات بین مفاهیم، مقولات و کدگذاریها خواهد بود، چراکه پس از گذشت اندک زمانی از تحلیلها و درگیر شدن ذهن محقق با چالشهای جدید پژوهش، امکان یادآوری و بازخوانی مطالب بدون وجود نمودار و دیاگرام بسیار مشکل خواهد بود، در پژوهش جاری محقق با بهره گرفتن از این امکان به سادگی ارتباطات بین مقولات و مطالب را در ذهن خود تداعی نموده است.
۴-۴-۶- کاربرد دادهکاوی متنی
۴-۴-۶-۱- استفاده از دادهکاوی متنی جهت بررسی صحت و دقت کدگذاریها
محقق در راستای بررسی صحت و دقت مقولات استخراج شده از مصاحبهها قبل از تدوین کامل نظریه و ارائه مدل مفهومی به دو صورت صحت و دقت در کدگذاریهای صورت پذیرفته توسط خویش و هم چنین روایی و پایایی متون استخراج شده از مصاحبهها را مورد بررسی قرار داده است:
- کاربرد تکنیک دادهکاوی متنی جهت ردهبندی متون تولیدشده از مصاحبهها
- بررسی و بازنگری کدگذاریها و متون حاصل توسط مشارکتکنندگان و تائید یا رد آنها
در این بخش به تشریح تکنیک دادهکاوی متنی استفاده شده توسط محقق خواهیم پرداخت. محقق در پژوهش جاری از رویکرد نوین در ردهبندی متون معروف به MKTPKS یا عبارت متوالی دانش در مقابل روش Term یا عبارات ساده استفاده نموده است (مراجعه کنید به شرحی بر دادهکاوی متنی فصل سوم). محقق جهت بررسی صحت و دقت متون حاصل از هر مصاحبه مجموعه MKTPKS را تشکیل داده است، بدینصورت که ابتدا متون برگرفته از مصاحبهها و همچنین کدگذاریهای انجام شده توسط محقق بهوسیله تکنیک خوشهبندی به خوشههای مختلف تقسیم میشوند تا بدینوسیله ویژگیها و خصیصههای مشترک موجود در متون معین گردد، و بتوان از این خصیصهها به عنوان نماینده و معرف برای هریک از مصاحبهها و هم چنین کدگذاریهای صورت پذیرفته استفاده نمود، خروجی این مرحله در قالب جداول رابطهای ذخیره شده تا در گام دوم تشکیل مجموعه MKTPKS مورد استفاده قرار گیرد، در گام دوم محقق مجموعه قوانین انجمنی Apriori را بر روی جداول رابطهای حاصل اعمال نموده است، تا بدینوسیله مجموعه عبارات متوالی دانش شکل گیرد، پش از شکلگیری مجموعه مذکور این مجموعه توسط محقق مورد بررسی قرار گرفته و در صورت لزوم عبارات مرتبط با مصاحبه با مشورت با خبرگان مشارکت کننده به مجموعه MKTPKS اضافه خواهد شد، در نهایت پس از استخراج کدها از مجموعه مصاحبههای صورت پذیرفته از این مجموعه، جهت ردهبندی متون حاصل از کدگذاریها، به دسته متون قابل قبول و پذیرفته شده و دسته غیرقابل قبول و رد شده استفاده شده است، مجموعههای تشکیل شده به همراه متون حاصل از کدگذاریهای گراندد تئوری در قالب فایل متنی در نرمافزار RapidMiner بارگذاری شده و مورد بررسی قرار گرفتند. در صورتی که متون برچسب قابل قبول به خود اختصاص میدادند از نظر محقق صحت لازم را جهت توسعه مدل دارا بودهاند ولی همچنان باید مرحله دوم بررسی روایی و پایائی که توسط شخص مشارکتکننده میباشد را نیز طی نمایند و ایشان نیز محتوای تولید شده توسط کدگذاریها را تائید نمایند تا محقق براساس محتوا و کدهای تولید شده به تدوین و ارائه مدل بپردازد، اما در صورتی که متون حاصل از کدگذاریها در همان مرحله اول بررسی توسط تکنیک دادهکاوی متنی برچسب غیرقابل قبول دریافت نماید، مجدداً کلیه متون حاصل از مصاحبه، یادداشتها و یادآورهای محقق مورد بازبینی و کدگذاری قرار میگیرند این فرایند تا زمانی که متون برچسب قابل قبول دریافت نمایند ادامه مییابد. در ادامه مجموعههای MKTPKS تشکیل شده براساس الگوریتم ارائه شده در پژوهش جاری، برای ۹ مصاحبه اول مشاهده میگردد.
مجموعه MKTPKS مصاحبه شماره ۱:
خطمشی، استراتژی، مدیریت دانش، مستندسازی، تجارب، ضمنی، صریح، تسهیم دانش، اعتماد، جذب دانش، خلاقیت، نوآوری، گزینش، ثبت دانش، دوره، دوره آموزشی، انتقال تجربه، یکپارچگی، بهبود
مجموعه MKTPKS مصاحبه شماره ۲:
شرحوظایف، کارکنان دانشی، پست سازمانی، ارائه خدمات، شاخص ارزیابی، بهرهوری، مستندسازی، رویه کاری، آموزش کارگاهی، ابزارهای دانشی، انگیزش، شبکه دانش، ارزشافزوده، فرهنگ، بودجه
مجموعه MKTPKS مصاحبه شماره ۳:
آموزش، یادگیری، اشتراک دانش، زنجیره خدمات، منطقی نمودن، خلق دانش، ثبت وضبط، نظارت، بازرسی، برونسپاری، شکاف دانشی، وقت کافی، فناوری اطلاعات، آموختهها، درسهای آموخته
مجموعه MKTPKS مصاحبه شماره ۴:
[یکشنبه 1400-09-28] [ 08:48:00 ب.ظ ]
|