مقالات و پایان نامه ها – ۲-۲-۱۲-۳) روشهای مربوط در سطح تشکیلدهنده سازمان باهدف غیر پولی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۲-۱۲-۳) روشهای مربوط در سطح تشکیلدهنده سازمان باهدف غیر پولی
۲-۲-۱۲-۳-۱) روشهای کارتهای امتیازی (SC)
این روشها بر مبنای شناسایی عناصر مختلف داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری و شاخصها و مقیاسهای به دست آمده بر اساس کارت امتیازی و گزارش آن ها و به صورت گراف، استوارند. این روشها شبیه روشهای مستقیم سرمایه فکری هستند؛ تنها تفاوتشان در این است که در روشهای کارت امتیازی، برآوردی از ارزش پولی داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری صورت نمیگیرد. این روش که تنها روش غیر پولی میباشد در سطح اجزای تشکیلدهنده سازمان مورد استفاده قرار میگیرد و شامل ۵ الگو کارت امتیازی متوازن، کارت امتیازی زنجیره ارزش، جهتیاب اسکاندیا، شاخص سرمایه فکری و سرمایه فکری میباشند. شایانذکر است که اسویبی برای اهداف غیر پولی در سطح سازمانی روشی ارائه نکرده است. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۶۴)
۲-۲-۱۳) تشریح برخی الگوهای اندازهگیری سرمایه فکری
۲-۲-۱۳-۱) الگوی جهتیاب اسکاندیا
اسکاندیا یک شرکت خدمات مالی سوئدی است که برای نخستین بار توانست در اواسط دهه ۱۹۸۰ داراییهای دانشی خود را اندازهگیری کرده در قالب ضمیمهای به حسابداری سنتی شرکت الحاق کند. در این روش کل ارزش بازار را میتوان را میتوان متشکل از ۲ جز سرمایه مالی (که در گزارشهای مالی ثبتشده ست) و سرمایه فکری دانست. با این حال این ۲ نوع سرمایه نمیتوان برای به دست آوردن ارزش بازار باهم جمع کرد. همچنین، نمیتوان ادعا کرد که اختلاف بین سرمایه مالی و ارزش بازار، به اندازه سرمایه فکری شرکت، در یک مقطع زمانی مشخص است. بلکه از دیدگاه مفهومی به سرمایه مالی که در گزارشهای مالی افشا میشود و سرمایه فکری که فاقد این ویژگی است به عنوان ۲ محرک اصلی ارزش سازمان نگریسته میشود. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۶۴)
۲-۲-۱۳-۲) الگوی ارزش نامشهود محاسبهشده[۳۷]
مدل ارزش نامشهود محاسبهشده بر پایه این فرض بنا شده است که درآمد مازاد یک شرکت، به عنوان مثال درآمد مازاد بر متوسط صنعت از سرمایه فکری آن ناشی میشود؛ به عبارت دیگر، با بهکارگیری داراییهای فیزیکی درآمد یک شرکت حداکثر به متوسط درآمد آن صنعت نزدیک میشود و تنها با بهکارگیری سرمایه فکری است که یک شرکت به درآمد مازاد دست مییابد. داده های مورد نیاز در این روش از ترازنامه شرکت تهیه میشود. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۶۴)
۲-۲-۱۳-۳) الگوی کنترل داراییهای نامشهود
الگوی کنترل داراییهای نامشهود که از جمله روشهای کارت امتیاز است توسط اسویبی به عنوان مدیر یک هفتهنامه مالی در سال ۱۹۹۷ ارائه شد. وی ۳ نوع از داراییهای نامشهود را که حاصل اختلاف بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت میباشد تعریف نمود. این سه شامل ساختار خارجی (مارک تجاری، ارتباطات مشتری وتامین کننده)، ساختار داخلی (مدیریت، قانون، نظامنامه، روش و رفتار و نرمافزار) و شایستگی فردی (تحصیلات، تجربه و خبرگی) هستند. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۶۵)
۲-۲-۱۳-۴) الگوی ارزش افزوده اقتصادی
ارزش افزوده اقتصادی روشی بر مبنای بازگشت سرمایه برای سنجش ارزش بر پایه حسابداری سنتی است که در سال ۱۹۹۷ توسط استوارت مطرح شد. ارزش افزوده اقتصادی الگوی جامعی است که متغیرهایی نظیر بودجهبندی سرمایه، برنامهریزی مالی، هدفگذاری، اندازهگیری عملکرد، ارتباط سهامداران و انگیزه پاداش را به کار میگیرد. در این الگو به پیروی از اصول حداکثر سازی ارزش سهام و ثروت سهامداران تفاضل مجموع ارزش واحد اقتصادی و مجموع ارزش سرمایه به کار گرفتهشده توسط سرمایهگذاران حداکثر میشود. در عمل، ارزش افزوده اقتصادی زمانی افزایش مییابد که میانگین موزون هزینه سرمایه کمتر از بازده داراییهای خالص باشد و بالعکس. هرچند که مدیریت سرمایه فکری به گونهای صریح باارزش افزوده اقتصادی مرتبط نیست، اما به طور ضمنی با مدیریت اثربخش سرمایه فکری ارزش افزوده اقتصادی افزایش مییابد؛ یعنی میزان تغییر در ارزش افزوده اقتصادی میزان اثربخشی سرمایه فکری را نشان میدهد. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۶۶)
۲-۲-۱۳-۵) الگوی کارت امتیازی متوازن
این روش که توسط نورتون وکاپلان توسعه دادهشده تلاش میکند اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، اندازه های مالی و غیرمالی، شاخصهای پیشرو و دنباله رو ونیز جنبههای داخلی و خارجی سازمان را متعادل نماید. به طور کلی ۴ منظر مشتری، مالی، فرایندهای داخلی ونیز یادگیری ورشد جهت ترجمه سطوح بالای استراتژی به معیارهای واقعی به کار گرفته میشوند و همراه باهر منظر، اهداف، شاخصها، معیارها و مقدمات مورد نیاز فهرست میگردند. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۶۶)
۲-۲-۱۳-۶) الگوی نسبت کیوی توبین
این نسبت که توسط جیمز توبین (۱۹۷۸) برنده نوبل اقتصاد توسعه مطرحشده، ارتباط بین ارزش بازار یک شرکت و ارزش جایگزینی آن شرکتها (هزینه جایگزینی داراییهای آن شرکت) را اندازهگیری میکند. به صورت تئوری در بلندمدت این نسبت به سمت واحد میل میکند، اما شواهد تجربی نشان میدهد که در همین زمان این نسبت میتواند به طور معناداری با عدد یک متفاوت باشد. به عنوان مثال، شرکتهای نرمافزاری که به میزان زیادی از سرمایه فکری بهره میجویند نسبتی در حدود ۷ یا بالاتر دارند، در حالی که شرکتهایی با سرمایه فیزیکی زیاد نسبتی در حدود یک دارند. استفاده از نسبت کیوی توبین، تأثیر اختلاف سیاستهایی که از یک شرکت به شکرت دیگر ویا یک کشور به یک کشور دیگر دارد را خنثی میسازد. همچنین، زمانی که شرکتها در یک دوره زمانی چندساله باهم مقایسه میشوند ارزش استفاده از این نسبت آشکارتر میشود. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۶۶)
۲-۲-۱۳-۷) مدل سود باقیمانده (RIM)[38]
به نظر میرسد مدل سود باقیمانده که در داخل روش بازده داراییها در گروه روشهای پولی سازمانی پیشنهادشده روشی آیندهنگر باشد که عامل سرمایه انسانی را به طور جداگانه مورد بررسی قرار میدهد و به طور بالقوه برای اجزای دیگر سرمایه فکری یعنی عوامل ساختاری و رابطهای تعدیل میگردد که در آن زمان مدل سود باقیمانده تعدیلشده [۳۹]نامیده میشود.با اطلاعاتی که از صورتهای مالی یک شرکت در دست داریم این روش به ما اجازه میدهد که سرمایه فکری این شرکت را با سایر شرکتها مقایسه کرده و آزمون شفاف و قابلاتکایی ارائه دهیم.(شماخی،حبیبی،۱۳۹۳،ص۶۷)
۲-۲-۱۴) مدل های توصیفی سنجش سرمایه فکری:
به طور کلی اکثر مدل های توصیفی پیشنهادشده برای سنجش سرمایه فکری را میتوان در قالب چهار دسته تقسیمبندی نمود: مدل های مستقیم سرمایه فکری، مدل های مبتنی بر سرمایه بازار، مدل های بازده داراییها ومدل کارت امتیازی متوازن
۲-۲-۱۴-۱) مدل های مبتنی بر سرمایه بازار:
به لحاظ تاریخی نخستین تلاشهایی که به نوعی با مدل های سنجش سرمایه فکری نیز مرتبط گشته، مربوط به نیمه دوم قرن گذشته است. امروزه در طبقهبندی مدل های مرتبط با سنجش سرمایه فکری، مدل سنجش عملکرد اثربخش یا کیوی توبین، به عنوان نخستین مدل شناختهشده در این حوزه، جزو مدل مبتنی بر سرمایه بازار در نظر گرفته میشود. این مدل ها، از طریق محاسبه تفاوت میان سرمایه سازی بازار و سرمایه صاحبان سهام، ارزش سرمایه فکری را مورد محاسبه قرار میدهند. (پاکدل، دریایی،۱۳۹۲، ص ۹)
۲-۲-۱۴-۲) مدل ترازنامه نامشهود:
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 03:52:00 ب.ظ ]
|