دست نامر ئی: دست نامرئی یا دیدگاه کلاسیک مسئولیت اجتماعی صنفی ، همان طور که اشاره شد، از سوی میلتون فریدمن[۲۸] ، اقتصاددان مکتب شیکاگو حمایت شده است . ریشه این نظریه به آدام اسمیت اقتصاددان قرن هجدهم بر می‌گردد . دیدگاه دست نامرئی می‌گوید که کل مسئولیت اجتماعی صنفی می‌تواند به عنوان سود بردن و اطاعت از قوانین خلاصه شود . بر اساس این نظریه، هر صنفی باید تلاش کند تا در چارچوب قوانین بر سود خود بیافزاید . ‌به این طریق مسئولیت صنفی، با دست نامرئی نیروی بازار آزاد هدایت می شود که در نهایت منابع به طور کارامد برای رفاه حال جامعه تخصیص می‌یابند. در غیر این صورت، مدیران کسب و کارها ‌به این حق دست می‌یابند که منابع را تخصیص دهند و از طریق آن ، قدرت بالایی کسب می‌کنند، در حالی که مسئولیت کمی را در برابر جامعه برای اعمال تصمیمات شان بر عهده دارند. علاوه بر این، فریدمن بحث می‌کند که فعالیت های خیرخواهانه به وسیله شرکت ها مسئولیت اجتماعی نیستند، زیرا با چنین کمک هایی شرکت ها، سهام‌داران را از اینکه چگونه منابع مالی شان را برای سود بیشتر تخصیص دهند، باز می دارند. (بارتول و مارتین، ۱۹۹۴: ۱۰۳)

دست حکومت : بر اساس دیدگاه مسئولیت اجتماعی از طریق دست حکومت، نقش شرکت ها در محدوده قوانین و مقررات موجود، ‌سودآوری است . اما، دیدگاه دست حکومت بحث می‌کند که منافع جامعه از طریق دست های تنظیم کننده قوانین و فرایندهای سیاسی که فعالیت های شرکت ها را هدایت می‌کنند، تأمین می شود. لذا بر تأثیرات و اقدامات نامطلوب کسب و کارها از طریق تصویب قوانین و مقررات و در صورت لزوم افزایش اختیارات سازمان های تنظیم کننده غلبه می شود .نه دیدگاه دست نامرئی و نه نگرش دست حکومت تمایل ندارند که به رهبران شرکت ها در زمینه مسائل اجتماعی جایِ تفسیر و تعبیر بدهند.

دست مدیریت : دیدگاه دست مدیریت می‌گوید که از اصناف و مدیرانشان انتظار می رود به طریقی عمل کنند که رفاه جامعه را بهبود دهند و همچنین بر منافع اقتصادی بیافزایند . از این منظر ، سه بحث عمده در حمایت از مسئولیت اجتماعی به وجود آمده است . بحث ضد آزادی عمل[۲۹] می‌گوید؛ از آنجایی که کسب و کارها از جامعه سود می‌برند، آن ها باید قسمتی از هزینه های بهبود آن را با کمک در حل مسائل اجتماعی، تقبل نمایند . بحث ظرفیت[۳۰] بیان می‌کند که بخش خصوصی به سبب منابع انسانی و ظرفیت اقتصادی قابل ملاحظه اش باید به منظورجبران کاهش هزینه های رفاهی از سوی حکومت، با اجرای برنامه های اجتماعی، خلاء آن را پر کند . بحث روشن کردن نفع شخصی[۳۱] اعلام می‌دارد که کسب و کارها در صورت شادی و رضایت جامعه وجود دارند، لذا برای مشروعیت و ادامه حیاتشان باید انتظارت جامعه را در رابطه با مسئولیت اجتماعی برآورده سازند . در غیر این حالت ، احتمالاً در نهایت از نظر مالی متضرر خواهند شد و از کسب و کار خارج می‌شوند .این بحث به قانون آهنین مسئولیت[۳۲] که می‌گوید در بلندمدت آنهایی که به طریقی جامعه مسئول می شناسد، اگر قدرت اعمال نکنند، آن را از دست می‌دهند. (فردریک، دیویس و پست، ۱۹۹۲).

به طور کلی انتظارات جامعه با توجه به مسئولیت های اجتماعی کسب و کارها رو به فزونی است به عنوان مثال، اکثر مردم آمریکا احساس می‌کنند که کسب و کارها ، آن طور که جامعه انتظار دارد در حوزه های بیکاری، تعلیم و تربیت، کمک به معلولان، کارکنان خود سازمان و فقر، مسئولیت اجتماعی خود را انجام نمی دهند. (بارتو و مارتین، ۱۹۹۴: ۱۰۴).

دیدگاه دست مدیریت با دیدگاه اقتصادی- اجتماعی انطباق دارد . این دیدگاه می‌گوید که هر سازمانی باید به رفاه اجتماعی به معنای گسترده آن توجه داشته باشد، نه اینکه صرفاً به سود خودش بیاندیشد . این مدل از جانب پل ساموئلسون[۳۳] یکی دیگر از اقتصاددانان» ذی نفعان« وسیع ممتاز، حمایت می شود. او می‌گوید؛ یک شرکت بزرگ در این روزها نه تنها ممکن است در مسئولیت اجتماعی سهیم شود، بلکه بهتر است در این جهت نهایت سعی خود را بکند . در میان استدلال هایی که به هواداری از مسئولیت اجتماعی می شود، این موارد به چشم می‌خورد: سود بلندمدت، سیمای اجتماعی بهتر و محیط بهتر، نیاز کمتر به نظارت از سوی دولت . کسب و کارها منابع را در اختیار دارند، لذا باید به تعهد اخلاقی خود عمل کنند.امروزه تردیدی وجود ندارد که جامعه به طور کلی از سازمان ها انتظار دارد که با مسئولیت اجتماعی واقعی عمل کنند. در واقع ، تقاضاهای جامعه پیچیده و جو اقتصادی تماماً در این جهت است که از سازمان ها انتظار می رود؛ مسئولیت اجتماعی را به معنای گسترده ای در ارزش ها و فعالیت های روزانه شان منظور دارند. (نیواسترام و دیویس، ۲۰۰۲: ۸۳).

ظهور معاونت حفظ محیط زیست در بعضی از سازمان ها یکی از شواهد این واقعیت است. کیت دیویس نظریه پرداز معروف مدیریت، این امر را به بهترین وجه خلاصه می‌کند: جامعه از کسب و کارها و همچنین از همه نهادهای عمده می‌خواهد که مسئولیت های اجتماعی مهمی را عهده دار شوند . مسئولیت اجتماعی، نشان بارز یک سازمان کمال یافته جهانی است . کسب و کاری که در این خصوص تردید کند یا تصمیم بگیرد که وارد عرصه مسئولیت اجتماعی نشود، ممکن است خود را در وضعیتی ببیند که رفته رفته مورد خشم مشتریان در جامعه واقع شود.(دیویس و فردریک،۱۹۸۴) اگر بدانیم که مدیریت در برابر چه کسانی مسئولیت دارد، مسائل اصلی در مسئولیت اجتماعی بهتر درک می‌شوند . دانشمندان کلاسیک همان طور که ذکر شد ، معتقدند که مدیریت در برابر مالکان و سهام‌داران مسئولیت دارد. نواندیشان می‌گویند مدیران در برابر گروهی که از تصمیمات و اقدامات سازمان تأثیر می‌پذیرند، مسئولیت دارند ؛ یعنی ذی نفعان. جدول زیر مدل چهار مرحله ای مسئولیت اجتماعی یک سازمان پیشرفته را نشان می‌دهد.

جدول(۲- ۴) مدل چهار مرحله ای مسئولیت اجتماعی

مرحله۴

مرحله ۳

مرحله ۲

مرحله ۱

جامعه به طور کلی

موکلان در محیط

کارکنان

مالکان و مدیریت

مأخذ: (رابینسون و کاتلر، ۲۰۰۲: ۱۲۲(

به منظور اینکه نوع مسئولیت اجتماعی در برابر ذی نفعان مشخص شود، باید ذی نفعان یک سازمان شناخته شوند مدیران سازمان های موفق، نوعاً انواع مختلف ذی نفعان را دارند : سهام‌داران یا مالکان سازمان، عرضه کنندگان، وام دهندگان، سازمان های دولتی، کارکنان، مصرف کنندگان، جوامع محلی و همچنین جامعه به طور کلی.جدول زیر فهرستی از ذی نفعان را به همراه مثال هایی از چگونگی تعهد یک مدیر در قبال هر یک از آن ها متضمن است.

جدول(۲ – ۵) ذی نفعان یک سازمان پیشرفته و تعهد اجتماعی آن ها

ذی نفعان

تعهد اجتماعی

سهامدران/ مالکان سازمان

عرضه کنندگان مواد

بانک ها و سایر وام دهندگان

سازمان های دولتی

کارکنان

مصرف کنندگان

رقبا

جوامع محلی و جامعه ب هطور کلی

افزایش ارزش سازمانی

رفتار عادلانه و مناسب با آن ها

پرداخت بدهی ها

اطاعت از قوانین

تأمین محیط کاری سالم

ارائه محصولات سالم

رقابت سالم و خودداری از محدود کردن داد و ستد

اجتناب از اقداماتی که به محیط آسیب وارد می‌سازد

مأخذ(سرتو، ۲۰۰۰: ۵۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...