بهداشت صنعتی «عبارت از فراهم آوردن موجبات سلامتی، تندرستی و شادابی روح و جسم کارکنان در محیط کار (و همچنین مراجعان به سازمان) و رعایت اصولی که از بیماری‌ها و حوادث ناشی از کارهای صنعتی جلوگیری می‌کند.[۳۲] عمدتاً در سازمان‌ها به برنامه های ایمنی نسبت به برنامه های سلامت کارکنان توجه بیشتری می‌شود، البته این رویکرد نیز به تدریج دستخوش تغییر شده است. آمارها نشان می‌دهد که بیماری‌ها می‌توانند هم‌اندازه یا حتی بیشتر از حوادثی که برای کارکنان اتفاق می‌افتد، برای سازمان هزینه داشته باشد. از این رو بسیاری از سازمان‌ها تلاش می‌کنند تا مخاطرات بهداشتی محیط کار را برطرف نمایند.[۳۳]


  • سیاست ها و اقدامات شرکت:

خط مشی های غیرمنعطف باعث برانگیختن احساسات منفی درشغل می شود و خط مشی های منعطف باعث رضایت ازشغل می شود. بهترین سازمان‌ها آنهایی هستند که اهداف کارکنان شان با اهداف سازمانی در یک جهت است یا دست کم این اهداف با یکدیگر تطابق دارد.

ارتباط از بالا به پایین مدیران با زیردستان جهت روشن کردن مأموریت سازمان، شرح خط مشی ها و قوانین سازمان، آموزش کارکنان، شرح ارتباط مشاغل با یکدیگر، آگاه کردن کارکنان از موقعیت سازمان و شرایط بازار باعث افزایش مشارکت کارکنان در فرایند تصمیم گیری و رضایت شغلی آنان می‌گردد. مطالعات گوناگون نشان داده است که مشارکت چنانچه با انگیزه ارج نهادن به دانش واطلاعات، تجربه و توانایی‌های کارکنان و توجه به شرایط تصمیم گیری و میزان بلوغ و پذیرش کارکنان نسبت به تصمیم مورد نظر همراه باشد، بر کاهش مقاومت در برابر تغییرات، کاهش تعارضات، افزایش کیفیت تصمیمات، بهبود روابط، افزایش کارایی و اثر بخشی، ارتقاء سطح روحیه و رضایت شغلی کارکنان و در نتیجه بهره وری سازمان، مؤثر خواهد بود و رضایت از شغل نیز بر کاهش غیبت و کم کاری، انتقال و استعفاء و همچنین افزایش تفاهم و همکاری گروهی و علاقمندی به شغل و سازمان مؤثر است.[۳۴]

مدیران با به‌کارگیری سیاست‌ها و خط‌مشی‌های صحیح و مناسب در جهت جذب نیروهای تخصصی، تقسیم منصفانه کار در بین کارکنان، تشویق آنان به مشارکت در امور و تصمیم‌گیری‌ها، و ارزیابی در فواصل زمانی مختلف، هر چه بیشتر و بهتر می‌توانند در جهت بهسازی سازمان و بهره‌وری از کارکنان گام بردارند.[۳۵]

  • سرپرستی و مدیریت:

تحقیقات نشان می‌دهد که اگر رئیس واحد از نظر کارکنان صمیمی باشد، افراد را درک نماید، به عملکرد خوب پاداش نیکو بدهد، به نظر ها و دیدگاه های کارکنان احترام بگذارد و در نهایت به افراد توجه کند، رضایت شغلی افزایش خواهد یافت.[۳۶]

زمانی که کارمند می‌داند بدون هیچ دغدغه ای می‌تواند مشکلات و مسائل کاری اش را با سرپرست خود مطرح نماید، در ارتباطش با مافوق احساس راحتی می‌کند و در حضور وی بدون هیچ نگرانی فعالیت کاری خویش را انجام می‌دهد .

کارکنانی که همواره با طیف گسترده ای از افراد با خصوصیات فرهنگی،مذهبی و اجتماعی متفاوت در ارتباط هستند در شرایطی که با مافوق خود روابط بهتری داشته باشد و همچنین در انجام وظایف از آزادی عمل بالاتری برخوردار باشد بهتر می‌تواند شرایط حاکم بر محیط کارش را مدیریت نماید و نهایتاً رضایت شغلی بالایی خواهد داشت .

در این راستا پیشنهاد می‌گردد که سرپرست علاوه بر تلاش در جهت حل مشکلات کاری کارکنان در جهت حل مشکلات شخصی آن ها نیز گام برداشته ، در مجالس و میهمانی های آن ها شرکت نموده و در زمان هایی نیز نسبت به برگزاری جلسات خصوصی در ارتباط با موضوعات شخصی و همچنین کاری اقدام نماید و به طور کل شرایطی را در محیط کار فراهم نماید که کارمند با آسودگی خاطر بتواند با مافوق خود تعامل برقرار نماید.

  • روابط شخصی:

دوستی و صمیمیت در روابط میان کارکنان یک محرک قوی انگیزشی بشمار می‌آید که منجر به رضایت می‌شود. این روابط شامل روابط افراد با مافوق وغیره می‌باشد. ایجاد روابط انسانی صحیح باعث شده که افراد از انزوا بیرون آمده و ضمن وابستگی به گروه کاری به استقلال برسند.

مردم علاقمندند با افرادی کار کنند که میان ایشان محبت متقابل حکم فرماست. هر کارگر یا کارمند علاقمند است که همکارانش دوستان مهربان او باشند و نیز مورد محبت مدیرش قرار بگیرد و همواره نظر او را درباره خودش بداند. همچنین، مدیر به پیشرفت کارمند یا کارگرش توجه کند و حتی این توجه خود را به او بگوید.

  • حقوق و مزایا:

یکی از عمده ترین بحث ها پیرامون موضوع مدیریت منابع انسانی بحث حقوق و دستمزد است. هر چند که تاکنون یک قاعده کامل و خدشه ناپذیر ‌در مورد نحوه پرداخت حقوق و دستمزد تدوین نشده است، لیکن ویژگی های مختلفی مورد اتفاق صاحب نظران است. از جمله اصلی ترین این ویژگی ها، عدالت در پرداخت است. لایحه نظام هماهنگ نیز ادعای زمینه سازی برای تحقق چنین امری را داشته است. احساس عدم وجود عدالت در بین آنانی که دریافت کننده حقوق هستند، زمینه ساز دلسردی، ضعف انگیزه و یا حتی غلبه روحیه تخریب گری بر افراد می شود که تمامی این ها موجب افت شدید بهره وری نیروی کار می شود.

شمار فراوانی از اعتصاب های کارگری و حتی کارمندی، کم کاری ها، عدم انگیزش و نارضایتی های شغلی، موارد ترک خدمت و … که در همه جای جهان روی می‌دهد، زائیده بی توجهی به انگیزه های مادی و نابرابری های پرداخت یا کمبود مقررات و روش های منظم، منطقی و منصفانه حقوق و دستمزد است.[۳۷]

مسئله حقوق و دستمزد از گذشته دور مد نظر اندیشمندان علوم رفتاری و اقتصادی بوده است. آدام اسمیت بنیان گذار علم اقتصاد درباره مزد و سود کارگر و سرمایه در خدمات مختلف چنین اظهار نظر می‌کند:

همه محاسن و معایب خدمات مختلف کارگر و سرمایه در مناطق همجوار، باید یا کاملاً برابر باشد و یا منجر به برابری آن ها گردد. اگر در یک منطقه، شغلی باشد که مزایای آن کمتر یا بیشتر از سایر مناطق همجوار باشد، ‌در مورد اول که مزایا زیاد است تعداد بیشماری از افراد به آن منطقه سرازیر می‌شوند و ‌در مورد دوم عده ای آن را ترک می‌گویند، به طوری که محسنات آن به زودی به سطح استخدام کارگر و سرمایه در بخش دیگر می‌رسد. این وضع حداقل درباره جوامعی صادق است که همه چیز به جریان طبیعی خود سیر می‌کند یعنی جایی که آزادی کامل هست، و جایی که مردم آزادند هر شغلی را که مناسب می بینند انتخاب کنند و هر وقت که فکر کردند مناسب نیست، آن را عوض کنند.[۳۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...