در حقوق کیفری نیز این لغت در این مفهوم به‌کاربرده شده است. تعلیق در صدور حکم محکومیت و تعلیق اجزای مجازات که ذیلاً به آن پرداخته می‌شود.

۲-۱-۲- تعلیق اجرای مجازات

تعلیق مجازات یک وسیله اغماض و ارفاقی است که دادگاه با رعایت شرایطی به مجرم اعطا می‌کند اما در قانون مجازات اسلامی، تعریفی از تعلیق مجازات دیده نمی‌شود به طور کلی تعلیق مجازات عبارت از روش قانونی تعدیل مجازات است که به موجب آن دادگاه با رعایت شرایطی می‌تواند اجرای مجازاتی را که در دادنامه قید نموده است برای مدت معینی با هدف اصلاح و تربیت مجرم به تأخیر اندازه ‌بنابرین‏ تعلیق اجرای مجازات یکی از راه‌های قانونی اعطای فرصت به مجرم برای خودداری از ارتکاب جرم و آماده شدن برای بازگشت مجرم به زندگی عادی در جامعه است.ویژگی‌های خاص تعلیق عبارت‌اند از:

۱ _ تعلیق مجازات حقی برای مجرم محسوب نمی‌شود بلکه وسیله و ابزاری است که برای ارفاق و کمک به دادگاه واگذار شده است تا با اجرای آن مجرم قابلیت بازگشت به زندگی اجتماعی را بدون تحمیل مجازات احراز نماید.

۲ _ تعلیق مجازات یک اغماض موقتی است و بستگی به وفاداری و اطاعت محرم از اجرای دستورات دادگاه در مهلت مقرر در حکم دارد.

۳ – تعلیق مجازات تأسیسی است که زمینه فردی کردن مجازات با شخصیت مجرم را فراهم می‌کند و رابطه مستقیمی با نوع جرم و نوع مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامی دارد یا به عبارت دیگر دادگاه نمی‌تواند همه مجازات‌ها را معلق کند.

۴ – معافیت قطعی مجرم برای عدم اجرای مجازات تعلیق شده منوط به حسن رفتار محکوم مطابق دستور دادگاه در تمام مدت تعلیق می‌باشد.

۵ _ در قانون مجازات اسلامی تنها آن دسته از مجرمینی استحقاق این ارفاق را پیدا می‌کنند که برای نخستین بار مرتکب جرم قابل تعزیر شده باشند.

۶ – در صورتی که مجرم در خلال مهلت قانونی تعلیق مجدداً مرتکب جرم گردد, حکم تعلیق او فسخ خواهد شد.

۲-۱-۳- تعلیق ساده

تعلیق ساده را می‌توان یکی از تقسیمات تعلیق به اعتبار قیود و الزامات در مدت تعلیق دانست در این نوع تعلیق با توجه به قانون مجازت اسلامی، که مفصلاً در فصول آتی به آن پرداخته خواهد شد، مجازت محکوم علیه در مدت معین به شرط عدم ارتکاب جرائم عمدی موجب حد، قصاص، دیه، یا تعزیر تا درجه هفت تعلیق می‌شود.

در واقع در تعلیق ساده در مدت معینی و بدون هیچ قید شرطی از تحمل مجازات معاف می‌گردد و اگر این دوره بدون ارتکاب جرم جدید به پایان برسد به طور قطع از اجرای مجازات معاف می‌شود وگرنه حکم صادره درباره او به موقع اجرا گذارده می‌شود به عبارت دیگر در این نوع از تعلیق مجازات از سوی دادگاه تعیین می‌شود لکن اجرای آن مشروط به آنکه محکوم در مدت معینی که قانون تعیین نموده است مرتکب جرم دیگری نگردد، معلق می‌شود مجرم تحت نظارت و سرپرستی شخص خاصی قرار ندارد و مقنن هیچ گونه اقداماتی را برای مساعدت به محکوم در مدت تعلیق در نظر نگرفته است.

این امر به عنوان مهم‌ترین تفاوت میان تعلیق ساده و مراقبتی مطرح و مورد نظر حقوق‌دانان کیفری می‌باشد؛ لذا این نوع از تعلیق را از نظر حقوق‌دانان کیفری بر همین اساس و مبنا تعلیق ساده نام‌گذاری نموده‌اند در مقابل این نوع از تعلیق یعنی تعلیق ساده، تعلیق مراقبتی قرار دارد که در ادامه به بررسی آن پرداخته می‌شود.[۵]

۲-۱-۴- تعلیق مراقبتی[۶]

تعلیق مراقبتی یکی از مهم‌ترین نهادهای جانشین مجازات زندان است که هدف اصلی آن کاستن از تعداد جرائم و شمار زندانیان است.

آیا متخلف صرفاً باید مجازات شود؟ و یا آیا متخلف نباید مجازت شود و صرفاً باید وی را اصلاح نمود؟ و یا اینکه متخلف را می‌توان در کنار مجازات که خود می‌تواند یکی از روش‌های اصلاح بشمار رود از روش‌های مختلف اصلاحی دیگر نیز استفاده برد؟

بالأخره ترس از انجام مجازات نیاز است یا صرفاً به اصلاح مجرم توجه داشته باشیم صورت پیشگیرانه سختی مجازات‌ها به نظر از ضروریات امنیت اجتماعی می‌باشد. تعلیق مجازات و آزادی مشروط را شاید بتوان صرفاً با ایجاد فرصت و الزاماتی که برای افراد خاصی با شرایط خاصی که دارا هستند، تخفیف مجازات دانست و نه مجازات‌های جایگزین حبس. عنوان مجازات‌های جایگزین حبس دچار ایراد منطقی خواهد شد اگر این موارد را هم «مجازات» جایگزین حبس بدانیم.

تعلیق به معنای این نیست که نهاد تعلیق مراقبتی را نتوان کیفر به حساب آورد هرچند که در شکل اولیه و اصلی آن در ماساچوست در ۱۸۷۸ از تعلیق مراقبتی «اصلاح بدون کیفر» اداره شده بود اما این عقیده که هر کیفری که در تعلیق مراقبتی مستتر باشد باید حداقل به عنوان هدف نهایی به بازپروری توجه داشته باشد به نحو گسترده‌ای پذیرفته شده است و در بسیاری از کشورها تعلیق مراقبتی به عنوان وسیله‌ای برای دست‌یابی به یک سر انجام سازنده مورد توجه قرار دارد، هرچند که گاهی چگونگی رسیدن به چنین پایانی مبهم است.

تعلیق مراقبتی را اعم از اینکه کیفر تلقی کنیم و یا آن را مطلقاً یک روش درمانی بدانیم یک راهبرد نظارتی است که هم‌زمان واجد اوصاف سازنده و تعلیقی است. ویژگی‌های نظارتی این نهاد در خواص دوگانه ریشه‌های مستحکمی دارد. تعلیق مراقبتی یک اقدام رأفت آمیز است که به عنوان یک فرصت برای اصلاح به مجرم ارائه می‌شود، ولی در عین حال در صورت نقض قانون امکان اعمال مجازات در ساختار آن آشکارا مشهود است. ‌بنابرین‏ پس از اعطای حمایت و ترغیب مشتاقان به استفاده از فرصت چنانچه عوامل نظارت با نقض قانون یا قصور مواجه شوند با توجه به اختیارات فوق‌العاده خود تصمیم مقتضی را در اعلام غیرقابل قبول بودن رفتار نا مطلوب اتخاذ می‌کنند. در این صورت بر حسب وظیفه به جبر متوسل می‌شوند؛ ‌بنابرین‏ رشته‌های آزادی و محدودیت ذر تعلیق مراقبتی به نحو غیرقابل تفکیکی در هم آمیخته‌اند تعلیق مراقبتی اعطای فرصت به مجرمین است ولی فرصتی که محدودیت‌های شدید بر آن حاکم است. ممکن است در بعضی حوزه های قضایی موارد تعلیق مراقبتی کاهش یابد ولی باید دانشت که چنین کاستی‌ای احتمالاً نتایج منفی در پی خواهد داشت. برای بسیاری از مجرمین تعلیق مراقبتی موهبتی است که رد آن بسیار مشکل خواهد بود. با این حال صرف ارائه خدمات اجتماعی دلخواه به مجرمین در صورت نقض مقررات بدون ضمانت اجرا نباید تعلیق مراقبتی به حساب آورد. واژه Probation از نظر لغوی مشتق واژه Probatio است که اسم و به معنای اثبات خویشتن است و در مقابل واژه Probator به معنای تأیید یا تصویب کننده قرار دارد؛ از این رو حمایت بدون قید و شرط مأمورین تعلیق مراقبتی در موارد خاص و به طور دلخواه از زندانیان سابق، مجرمین گرفتاری که حکم محکومیت آن‌ ها صادر گردیده یا مردمی که از ناهنجاری‌های زناشویی رنج می‌برند از ارکان تعلیق مراقبتی نیست و اگر عملکرد همه مأمورین چنین باشد آنان مطابق تعریف مذکور از مأمورین تعلیق مراقبتی نخواهند بود.

Probation از دیدگاه دکترین حقوقی زمانی قابل اطلاق خواهد بود که ویژگی‌های ذیل را داشته باشد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...