- هنر تابلوها و طراحی ها
طرح در تابلوهایی که مسلمانان به هنگام حرکت به جبهه با خود حمل می کردند رجزهایی که می خواندند همه اثرات خاصی بر مسلمانان و تقویت روحیه آنان داشت که در غزوات صدر اسلام و در قیام امام حسین (ع) استفاده می شد(حائری شیرازی،۱۳۶۲،ص۱۱).
- قصه
یکی از ارمغان هنری قرآن نقل قصه و داستانهای گذشتگان می باشد که پند عبرت و حکمت ها را به خردمندان ارائه می کند که قصه ها می توانند مبنای سناریو و نگارش فیلمنامه ها باشند(مطهری الهامی،۱۳۸۹). پس قصه خواه در قالب داستان و خواه در قالب فیلم و تئاتر از هنرهای قابل توجه در اسلام نیز می باشد البته چیستی محتوای قصه و فیلم بحث مستقلی است که در اینجا بدان پرداخته نمی شود.
- موسیقی
موسیقی نزد دانشمندان اسلامی به عنوان یک علم، هنر و یک فن به حساب می آید گرچه عیاشان و تبهکاران هر عصر و زمانی از این هنر سوء استفاده می کردند و متأسفانه سوءاستفاده همین بی خردان و بی هنران باعث می شد که دانشمندان اسلامی علم خود را در فن موسیقی کتمان کنند و مطالبی هم که اظهار می کردند خیلی جزئی و محدود باشد(حسین زاده،۱۳۸۳).
موسیقی از هنرهائیست که دو پهلوست از یک طرف مثبت و سازنده و از جهت دیگر منفی و مخرب می باشد. در صورت استفاده درست تأثیرات مثبتی بر روح و روان آدمی می گذارد تأثیراتی از قبیل افزایش قدرت ادراک، محاسبه، تسکین و تحذیر روح مریض برای عمل جراحی روی بدن مریض، افزایش حرکات بدنی معلولان و غیره دارد. احکام شرعی در مورد موسیقی و هر آهنگ دیگر بستگی به نوع تأثیر آن از حیث مثبت یا منفی در مستمعین دارد و مشکل عمده در بیان احکام شرعی آهنگها در تشخیص آثار آن بر مستمعین است و احکام اسلام[۲۳] در مورد آهنگها مربوط به نحوه استفاده مردم از این آهنگها می باشد به عبارت دیگر اگر موسیقی به نحو صحیح و با اصول علمی و اخلاقی مورد استفاده قرار گیرد همیشه مفید و تأثیرات مثبت خواهد داشت اما اگر به صورت فله ای بر مبنای هوس بازی و جهت تهییج و ترویج شهوانی مورد استفاده قرار گیرد به حکم عقل، علم و شرع مقبوح و مذموم است(حسین زاده،۱۳۸۳،ص۲۷۶). پس موسیقی به عنوان یکی از هنرهای مورد علاقه مردم در صورت استفاده درست ازنظر اسلام نیز مورد تأیید می باشد و می توان از تأثیرات سازنده آن که بدانها اشاره گردید بهره گرفت.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
برخی نکات قابل توجه در زیبایی شناسی
زیبایی حقیقتی غیر قابل انکار است اما زیبایی شناسی مصون از خطا نیست به همین سبب هر چیزی که به نظر زیبا تلقی می شود نمی توان زیبا نامید لذا برای تشخیص زیبایی های واقعی از زیبایی های کاذب در این جا نکاتی ارائه می گردد(حسین زاده،۱۳۸۳).
- زیبایی ظاهری و قباحت باطنی: برخی چیزها ظاهر و باطن متفاوتی دارند چه بسا چیزهایی که ظاهری زیبا داشته اما اندرون قبیح دارند و برعکس. حضرت علی (ع) در نامه خود به سلمان می فرماید« ریا به مانند مار است که ظاهری خوشایند، زیبا و نرم دارد و باطنش سم کشنده است پس هر آنچه که از امور دنیوی تو را به شگفت آورد از آن اعراض کن(نهج البلاغه، نامه۶۸).
خداوند در سوره انعام آیه ۱۳۷ می فرماید « این چنین شیاطین به عدۀ کثیری از مشرکین کشتن فرزندانشان را زیبا جلوه می دادند».
- زیبایی نسبی است. زیبایی امر مطلق نیست و وقتی راجع به زیبایی از افراد سوال بپرسیم پاسخ ها یکسان نخواهد بود و برای علم زیبایی نمی توان قواعد عمومی وضع کرد که شامل تمام زیبایی ها گردد زیرا اولاً خود زیبایی ها نسبت به یکدیگر متفاوت هستند ثانیاً برخی چیزها در واقع زیبا نیستند بلکه با توجه به جهات دیگر زیبا هستند مثلاً یک نقاشی کودکانه و ابتدایی زیبا نیست اما با توجه به سطح توان کودکان زیبا تلقی می گردد و ثالثا فرهنگ و عادات و رسوم در این قضاوتها دقیقا مؤثر هستند.
- کجروی در زیبایی شناسی: برخی اوقات اصل با بدل، حقیقت با مجاز و زیبا با نازیبا اشتباه می شوند مثل آنکه کسی آهنگی بنوازد و زیبا نباشد اما خود آن را زیبا پندارد. این اشتباه از سوی افرادی که بدون تفکر دقیق و خردورزی به تشخیص زیبایی ها روی می آورند بیشتر دیده می شود.
- تنوع طلبی یا زیبا خواهی: اگر بپذیریم که تنوع و تجدد جزئی از زیبایی هستند شاید بتوان گفت که تنوع باعث ارضاء حس زیبایی گردد اما این ارضا زودگذر و موقتی است. مثلاً فردی که از دکوراسیون منزل خسته می شود آنرا تغییر می دهد و آن دکور جدید را زیبا می پندارد اما بعد از مدتی از آن هم خسته می شود و برایش زیبایی ندارد و دکورهای جدید متنوع هستند نه زیبا.
- ابزار زیبایی شناسی. یکی از مسائل قابل توجه، ابزار شناخت زیبایی است این ابزار با چیزهایی ماند ذوق، سلیقه، لطافت روح و غیره تعبیر شده است. اما هر چه باشد یک نیروی درونی در انسان است که بدان وسیله انسان به زیبایی پی می برد و این نیرو تحت تأثیر عواملی مانند محیط، شغل، اعتقاد، رسم قبیلگی و غیره قرار می گیرد فردی که با انواع رذایل انس گرفته و روی به لذائذ مبتذل آورده از زیبایی های واقعی بیزار است.
- تأثیر عشق بر زیبایی شناسی: عشق آن نیروی درونی است که عاشق را مسحور و معشوق می کند به طوریکه گاهی قدرت و توان تفکر را از او می گیرد و تمام زشتیهای معشوق را در نظر عاشق زیبا جلوه می کند برای همین عاشق نوعاً در مورد معشوق نمی تواند صحیح قضاوت نماید. البته به غیر از عشق، کینه و بغض هم همین اثر را دارد و اگر آدمی به چیزی و کسی با دیده عداوت و دشمنی بنگرد از دیدن محسنات وی نابینا شده و چه بسا زیبایی ها را زشت تصور نماید.
هنر به چشم عداوت بزرگتر عیب است گل است سعدی و در چشم دشمنان خار است
جمع بندی حوزه زیبایی شناسی
زیبایی شناسی حوزه ای است که به بررسی زیبایی ها اعم از زیبایی های طبیعی و زیبایی های هنری می پردازد صاحبنظران مختلف در تعریف زیبایی و ملاک های زیبایی دیدگاه های متفاوتی داشته اند بطوریکه هنر و زیبایی از منظر فیلسوفان در ۵دیدگاه بازنمایی(قطب برون ذات)، فرانمایی(قطب درون ذات)، ترکیبی از بازنمایی و فرانمایی، دیدگاه فرمالیسم یا شکل گرایی و تعریف چند ساحتی برای هنر دسته بندی می گردد. در خصوص انواع زیبایی ها نیز هر کدام از فیلسوفان و اندیشمندان دیدگاه های متفاوتی داشته که بدانها اشاره شد و عمدتاً زیبایی های محسوس و زیبایی های معقول یا معنوی در این دسته بندی ها وجود داشت که زیبایی های معقول و معنوی در بین دیدگاه های اندیشمندان اسلامی نمود بیشتری داشت.
زیبایی شناسی و هنر علیرغم مرتبط بودن تفاوت هایی با هم دارند. زیبایی شناسی حوزه ای گسترده تر از هنر بوده که علاوه بر زیبایی های هنر، زیبایی های طبیعی را مورد کاوش قرار می دهد و هنر نیز علاوه بر زیبایی شناسی مقوله های دیگری نظیر تاریخ هنر،نقد هنر، تولید هنری و غیره را در برمی گیرد این تفکیک در نظر برخی فیلسوفان نمود بیشتری داشت برای مثال افلاطون بین زیبایی و هنر فاصله می انداخت اما ارسطو این فاصله را از بین می برد و بیشتر راجع به موضوع هنر بحث نموده است.
در اسلام هنر به عنوان یکی از راه های ترویج فرهنگ دین همواره مورد توجه بوده و می باشد و از انواع هنرها از قبیل شعر، قصه، طراحی و غیره جهت انتقال پیام دین استفاده شده است از بین این اشکال هنری، موسیقی به خاطر دو پهلو بودن(در خدمت تلطیف روح و یا در خدمت شهوت رانی) و سوء استفاده های احتمالی، کمتر مورد توجه بوده و اظهارنظرهای جزئی از سوی اندیشمندان مسلمان در مورد آن ارائه شده است.
هنر و زیبایی شناسی در برنامه درسی
تربیت و زیبایی شناسی و هنر
فوشی(۱۹۷۴)در توصیف ابعاد وجودی انسان به شش جنبۀ ذهنی، هیجانی، اجتماعی، معنوی، جسمی و زیبایی شناسی می پردازد و از آموزش و پرورش یا تربیتی که همه جانبه به این شش جنبه می پردازد تحت عنوان آموزش و پرورش انسانگرایانه[۲۴] از آن دفاع می کند و انسانی بودن تربیت را مستلزم توجه به ابعاد مذکور می داند. یکی از این ابعاد که موضوع بحث را نیز تشکیل می دهد حوزه زیبایی شناسی است. این حوزه با هنر علیرغم برخی تفاوتها که قبلاً بدانها اشاره شده است ارتباط تنگاتنگ دارد. آموزش و پرورش یا تربیت و به تبع آن برنامه درسی جهت پرداختن به تمام ابعاد وجودی انسان لازم است زیبایی شناسی و هنر را نیز مورد توجه قرار دهد تا زیبایی شناسی و هنر به برنامههای درسی ورود پیدا کند.
در ادبیات آموزش و پرورش و مطالعات برنامه درسی، هنر و زیبایی شناسی اغلب در کنار هم مورد بحث قرار گرفته و می گیرند به طوری که می توان گفت هر جا یکی از این دو مطرح می گردد از دیگری نیز سخن به میان می آید. اگر تربیت را «فراهم کردن زمینه ها برای شکوفا کردن و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه انسان به منظور حرکت تکاملی او به سوی هدف مطلوب منطبق بر اصولی معین و برنامه منظم و سنجیده »(ابراهیم زاده،۱۳۸۳،ص۵۳)تعریف نماییم هنر و زیبایی شناسی چگونه در آن مطرح می شود به عبارت دیگر تربیت در برابر زیبایی شناسی و هنر چه موضع گیری هایی اتخاذ می کند؟
اسمیت[۲۵](۲۰۰۸) بیان می کند ارتباط بین زیبایی شناسی و تربیت در دو حیطه قابل طرح است زیبایی شناسی تربیتی[۲۶] به عنوان آموزش هنر و زیبایی شناسی تربیتی به عنوان دامنه ای از فعالیتهای غیر هنری که از نگاه زیباشناختی و هنر قابل فهم هستند. به عبارت دیگر دو برداشت بین زیبایی شناسی و تربیت به شرح زیر مستتر است:
الف) در برداشت اول می توان زیبایی شناسی تربیتی را فراهم نمودن زمینه شکوفایی استعدادهای بالقوه فرد در زمینه هنر دانست که معطوف به پرورش هنرمند می باشد طوریکه فرد در زمینه های هنری قادر به ایفای نقش و انجام کارهای هنری می باشد. این برداشت را می توان در کنار بحث های تربیت سیاسی، تربیت اجتماعی و… دید که فرد برخوردار از تربیت سیاسی و اجتماعی در بسترهای سیاسی و اجتماعی نقش آفرینی می کند و فرد برخوردار از تربیت هنری نیز در عرصه های مختلف هنری فعالیت می کند. یا آنچه که در آموزش رشته های علمی مانند ریاضی، فیزیک، جامعه شناسی و… اتفاق می افتد در آموزش هنر نیز صدق نموده و همانند سایر دیسیپلین ها، موضوعاتی در آن مورد بحث و تدریس قرار می گیرد. تعریف های زیر به این مفهوم تربیت هنری اشاره دارند:
«تربیت هنری شامل آموزش اساسی حواس و رشد آگاهی متعالی تجارب بصری،آفرینش و فهم اشکال نمادین بصری و نیز رشد رویکرد آگاهانه نسبت به تصورات بصری در نقاشی،مجسمه سازی، هنرهای تزئینی و آموزش کاربرد اعمال قضاوت نقادانه تجارب بصری می باشد »(هاوس من،۱۹۷۱، به نقل از مهرمحمدی و امینی،۱۳۸۰).
آیزنر تربیت هنری را آموزش تاریخ هنر،زیباشناسی،تولید هنری و نقد هنری ذکر می کند(مهرمحمدی،۱۳۸۳).
اسمیت(۲۰۰۸) آموزش هنرها را شامل هنرهای نمایشی، هنرهای بصری و همچنین زیرحوزهای مختلف آنها می داند.
ب) برداشت دوم از تربیت هنری پرداختن به تربیت با بهره گرفتن از هنر و زیبایی شناسی می باشد که در اینصورت تربیت هنری عبارت است از فراهم کردن زمینه شکوفایی استعداد های بالقوه فرد با بهره گرفتن از هنر و زیبایی شناسی و قابلیت های آنها . این بهره گیری از هنر و زیبایی شناسی نسبت به برداشت دیسیپلینی گسترده تر می باشد زیرا در آن برداشت، مقصود از تربیت هنری صرفاً پرورش افراد هنرمند که به خلق آثار هنری بپردازد نیست بلکه به لحاظ قابلیتهائی که هنر برای تربیت همه جانبه فرد دارد به آن پرداخته می شود یا به لحاظ تأثیر آموزش هنر در آموزش حوزه های یادگیری دیگر و پیامدهای تربیتی و روان شناختی که آموزش هنر و زیبایی شناسی بدنبال دارد از تربیت مبتنی بر هنر و زیبایی شناسی سخن بمیان می آید. تمنائی فر،امینی و یزدانی در تحقیقی(۱۳۹۰)پیامدهای تربیتی آموزش هنر را شامل رشد فکری، خلاقیت و اخلاقی، پیشرفت تحصیلی، شکل گیری هویت فرهنگی و تربیت کودکان استثنایی دانسته و برای پیامدهای روانشناختی نیز مواردی مانند افزایش عزت نفس، احساس شایستگی، رشد هیجانی و اجتماعی، تخلیه هیجانی، تعدیل عواطف واحساسات و آشکارسازی انگیزه های درونی را برشمرده اند
ازنظر چاپمن(۱۹۷۱،به نقل از مهرمحمدی و امینی،۱۳۸۰) امروزه با توجه به مقتضیات تمدن جدید، تربیت هنری و زیباشناسی یکی از کاربردهای مهم نظام آموزشی است چرا که دانش آموزان از این طریق چگونه دیدن، شنیدن، حرکت کردن، برقراری ارتباط و احساس کردن را یاد می گیرند.
هربرت رید(به نقل از آیزنر،۲۰۰۵) بیان می کند هدف تربیت بایستی تربیت و آماده ساختن فرد به عنوان یک هنرمند در نظر گرفته شود منظور از هنرمند لزوماً نقاشان، شاعران و نمایشنامه نویسان نیست بلکه منظور افرادی است که ایده ها، احساسات، مهارتها و تخیل خود را جهت تولید و خلق آثار چنان پرورش می دهند که آن آثار بدون توجه به قلمرو و حیطه آن متناسب، ماهرانه و خلاقانه می باشد. مهرمحمدی(۱۳۹۰) نیز این برداشت را با عبارت تربیت از مجرای هنر معرفی می کند.
برنامه درسی و زیبایی شناسی و هنر
همانطور که در تعریف تربیت به برنامه منسجم و منظم اشاره گردید فرایند تربیتی تنها با برنامه به جریان می افتد که به این برنامه به اصطلاح برنامه درسی گفته می شود وقتی به محتوای رسمی و غیررسمی، فرایند محتوا، آموزش های آشکار و پنهان که به وسیله آنها فراگیر تحت هدایت مدرسه دانش لازم را به دست می آورد مهارتها را کسب می کند و گرایشها، قدرشناسی ها و ارزشها را در خود تغییر می دهد برنامه درسی اطلاق می گردد (ملکی،۱۳۸۳،ص۲۸) می توان برنامه درسی را قلب جریان تربیتی دانست که این برنامه درسی می تواند رسمی یا غیر رسمی باشد و فرایند تربیتی بدون برنامه درسی قابل تصور نیست براین اساس دو نوع ارتباطی که بین تربیت و هنر و زیبایی شناسی ذکر کردیم میان برنامه درسی و آنها نیز قابل طرح است:
برنامه درسیِ هنر و زیبایی شناسی
[یکشنبه 1400-09-28] [ 10:24:00 ب.ظ ]
|