۲-اشتغال مجدد بازنشسته:

کارگر بازنشسته منعی در اعاده به کار ندارد ولی حقوق بازنشستگی وی قطع و به حالت اشتغال برمی­گردد. اشتغال محدود در کارگاه دیگر منعی نداشته و می ­تواند به طور روزمزد در کارگاه دیگری مشغول به کار گردد.

اشتغال مجدد کارگران بارنشسته در همان شغل قبلی تقریباً شبیه به اعاده به خدمت کارکنان دو قشر دیگر بوده ولی اشتغال روزمزد یا ساعتی آنان در مشاغل دیگر منعی ندارد. کما اینکه بازنشستگان ارتش و دولت نیز می ­توانند در مشاغل بخش خصوصی مشغول به­کار گردند. در این خصوص رأی وحدت رویه شماره ۱۲۴۳ مورخ ۲۵/۱۰/۱۳۸۷ هیئت عمومی دیوان عدالت اداری اشعار می‌دارد: (( به موجب تبصره ۷ قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمه شدگان تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۶۷، چنانچه بیمه­شدگانی که بر اساس ماده واحده قانون فوق الذکر بازنشسته شوند و مجدداً به عنوان حقوق بگیر در کارگاهی به کار اشتغال ورزند ضمن قطع مستمری از استفاده مجدد از بازنشستگی موضوع ماده واحده مذبور محروم خواهند شد. نظر به اینکه مراد مقنن اشتغال به کار مستمر در یک کارگاه در قبال دریافت حقوق است و تعمیم و تسری حکم قانون‌گذار به مواردی که بیمه شدگان بازنشسته به منظور کمک به معیشت خود و خانواده به کار نیمه وقت با دریافت اجرت اشتغال می­ورزند و اطلاق فرد شاغل تمام وقت حقوق بگیر به اشخاص مذبور و نتیجتاً حذف مستمری بازنشستگی آنان موافق هدف و حکم مقنن نیست، ‌بنابرین‏ دادنامه­های شماره ۶۲۹ مورخ۱۰/۵/۱۳۸۲ شعبه چهارم تجدیدنظر، شماره ۷۱۷ مورخ ۱۵/۵/۱۳۸۱ شعبه اول تجدیدنظر، شماره ۱۱۶۲ مورخ ۱۸/۱۲/۱۳۸۳ شعبه دهم تجدیدنظر دیوان بر ورود شکایت و تأیید استحقاق شاکیان به دریافت مستمری بازنشستگی در مدت اشتغال به خدمت نیمه وقت موافق اصول و موازین قانونی است….)). ( رفیعی،۱۳۹۳: ۱۵۷)

۳-مستمری بازنشستگی و پاداش پایان خدمت:

کارگری که برابر بند ب ماده ۲۱ قانون کار، بر اساس موارد عنوان شده در بند بالا بازنشسته می­ شود، برابر ماده ۲۳ قانون کار مستمری بازنشستگی آن تابع قانون تأمین اجتماعی ‌می‌باشد و برابر ماده ۷۷ قانون تأمین اجتماعی به وی به ازاء هر سال سابقه پرداخت بیمه یک روز حقوق پرداخت می­ شود و مبنای محاسبه آن نیز متوسط حقوق دو سال آخر کارگر می‌باشد. همچنین برابر ماده ۳۱ قانون کار، کارفرما باید بر اساس آخرین مزد کارگر به نسبت هر سال سابقه خدمت به میزان ۳۰ روز مزد به وی به عنوان مزایای پایان کار پرداخت نماید.

مستمری بازنشستگی و پاداش پایان خدمت کارگران و نحوه محاسبه آن نیز مانند کارمندان و کارکنان ارتش ‌می‌باشد.

مبحث دوم :

ازکارافتادگی

ازکارافتادگی حالتی است که فرد بنا به دلایلی دچار مشکل جسمی و یا روانی شده و قادر به انجام کار نباشد. بدین گونه که فردی که توانایی کارکردن دارد بر اثر حوادث و اتفاقات پیش ­بینی نشده، دچار آسیب جسمی و روانی شده( معلول گردیده) و دیگر توانایی که لازمه کارکردن در شغل مورد نظر است، را ندارد. به عنوان مثال فردی که به عنوان راننده در سازمان یا کارگاهی مشغول به کار ‌می‌باشد در صورتی که از ناحیه دست یا پا دچار معلولیتی شود دیگر قادر به رانندگی کردن نبوده و ازکارافتاده محسوب می­گردد.

‌بنابرین‏ ازکارافتادگی عبارت است از ناتوانی در انجام فعالیت حرفه ای، در صورتی که احتمال دائمی بودن آن وجود داشته باشد یا بعد از مدتی که شخص در طی آن مستحق مزایای مربوط به ناتوانی موقت در انجام کار است، باقی بماند.( عراقی، ۱۳۸۶: ۳۵۸) افراد شاغل در صورتی که دچار آسیب جسمی یا فکری شده به­ طوری که دیگر نتوانند وظایف شغلی خود را انجام دهند، سازمان یا کارفرما دیگر به وجود آن ها احتیاجی ندارند و به ناچار از کار بیکار می­شوند. بدین­نحو، ازکارافتادگی به عنوان یکی از راه های پایان خدمت متجلی می­ شود و این از کارافتادگی افراد شاغل مورد توجه قوانین قرار گرفته و در قوانین مرتبط با کارگران، کارمندان و کارکنان ارتش نیز مورد بحث قرار گرفته است که در این مبحث به آن خواهیم پرداخت. لازم به ذکر است که ازکارافتادگی مورد نظر در این مبحث از کار افتادگی کلی بوده به طوری که فرد شاغل قادر به ادامه کار نباشد. ولی در صورتی که میزان توانایی مستخدم به نحوی کاهش یافته که توان کارکردن داشته باشد و یا بتواند در کار سبک­تری از لحاظ فعالیت جسمی و فکری نسبت به کار قبلی گمارده شود، ازکارافتادگی جزئی نامیده می­ شود که از موارد پایان خدمت نبوده و مورد بحث ما نمی باشد.

گفتار اول: ازکارافتادگی کارمندان

از دیگر موارد خروج کارمند از خدمت دولت ازکارافتادگی است. حالت ازکارافتادگی وضع مستخدمی است که قادر به کار کردن نباشد. ازکارافتادگی ممکن است در حوادث ناشی از کار و یا به سبب حوادث خارج از کار باشد.

‌بنابرین‏ حالت ازکارافتادگی از حالت­هایی است که مستخدم رسمی به علت نقض عضو یا معلول شدن قادر به ادامه­ فعالیت شغلی نیست و اداره با پرداخت حقوق وظیفه به چنین مستخدمی وی را از کارکردن باز می­دارد و به فعالیت شغلی مستخدم پایان داده می­ شود. ولی مستخدم و خانواده اش از کمک مالی اداره بر خوردارند. چنین تصمیمی از سوی قانون­گذار بجا و درست است. چون مستخدم به سببی که مستقل از اراده و میل او بوده از ادامه­ کار اداری ناتوان است. ‌به این جهت باید از وی و خانواده­اش حمایت شود و از حداقل کمک استفاده کنند. حقوق وظیفه که قانون برای مستخدم ازکارافتاده یا نقص عضو برقرار می­ کند بر جهت این که معلولیت یا نقض عضو ناشی از کار نباشد یا باشد فرق می­ کند. ( ابوالحمد، پیشین: ۲۸۶-۲۸۵)

ماده ۴۸ قانون مدیریت خدمات کشوری یکی از طرق انتزاع کارمندان رسمی را از کارافتادگی کلی کارمند اعلام ‌کرده‌است اما در این قانون شرایط و چگونگی ازکارافتادگی بیان نشده است. ‌بنابرین‏ در این مورد باید به قانون استخدام کشوری و دیگر قوانین و آیین نامه های مرتبط رجوع کرد. ( امامی، پیشین: ۳۱۰)

بند اول: انواع ازکارافتادگی

ازکارافتادگی کارمندان بر دو نوع است. ازکارافتادگی به سبب حادثه ناشی از کار یا به سبب انجام وظیفه و از کارافتادگی ناشی از هر علت دیگر.

۱-ازکارافتادگی حین کار یا به سبب انجام وظیفه:

اگر مستخدم به علت حادثه­ ناشی از کار یا به سبب انجام وظیفه، معلول یا ناقص شود به گونه ­ای که توانایی ادامه کار نداشته باشد، از کارافتاده محسوب می­گردد. این نوع ازکارافتادگی به تشخیص شورای پزشکی صورت می­پذیرد و در صورتی که شورای پزشکی از کارافتادگی کارمند را تأیید کند، ازکارافتاده ناشی از کار یا انجام وظیفه محسوب گردیده و به خدمت وی خاتمه داده می شود.

۲- نقص عضو و ازکارافتادگی ناشی از کار یا به سبب انجام وظیفه نباشد.( غیر ناشی از کار)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...